بار دیگر آسمان از سمت نخلستان می آید
بوی خرما و صداقت ، بوی ترد نان آید
نخل ها پشت سرش ، آئینه ها در انتظارش
ماه گویی امشب از پشت غریبستان می آید
چاه می بیند درآن بهت وسکوت نیمه شب ها
پای نخلستان از ابر چشم او باران می آید
کوچه های کوفه می دانند در بحبوحه ی فصل عبورش
از در ودیوار گنگ خانه ها طوفان می آید
در مساحت های بغض آلود شهری مه گرفته
روشنای آفتاب از مشرق ایمان می آید
آیه در آیه سحر در کوچه ها پا می گذارد
برق شمشیری به پابوس سر قرآن می آید.