میخواهم ابتدا بد و طوفانی ات کنم
یعنی دچار بی سر و سامانی ات کنم
میخواهم از خودم بنویسم که بعد از این
درگیر شرم سر به گریبانی ات کنم
در دست باد میدهم این شعر کهنه را
تا میهمان آن چه نمیخوانی ات کنم
باید شبیه حیله ی داروغه ی دورغ
از خود قفس بسازم و زندانی ات کنم
هر چند آسمان تو با من یکی نشد
پلکی ببار تا که خراسانی ات کنم
(شهاب دهنوی)