اصلا من از این عشق بریدم ، به شما چه
به آخر این راه رسیدم ، به شما چه ؟!
هر چند که در باورتان سبز ترینم
حالا که صد افسوس خمیدم ، به شما چه؟!
اصلا به شما چه که از این فاصله ها یا ...
از دست خودم من چه کشیدم ، به شما چه ؟!
یا این که خودم قصه رسوائی خود را
از پچ پچ این شهر شنیدم ، به شما چه ؟!
تقصیر کسی نیست خطا کار منم ، من
من بودم از آن میوه چشیدم ، به شما چه؟!
دستان من آغشته به خون است برادر
من سینه ی هابیل دریدم به شما چه ؟!
از عشق نترسید و بسوزید به پایش
من خیر از این عشق ندیدم ، به شما چه ؟!