ببین؛ دارم به عزیزات تو رو قسم میدم
نذاری لحظه ی آخر ببینم اشکا تو
همیشه دور شدن سخته ، آره میدونم
درسته اما منم غصه میخورم با تو
#
خیال کردی تو این ماجرا تو تنهایی؟
نیگام کن ! نکنه فکر کردی من سنگم؟
منم شبیه تو آتشفشان ِ اندوهم
من این وسط بخدا بیشترازتو دلتنگم
#
به روزگار میخوام هی بگم؛ نمیفهمی؟
دلم نمیخواد ازش دور شم مگه زوره؟
به جبر دوست ندارم که تن بدم ، اما
چه میشه کرد؟ آدم بعضی وقتا مجبوره
#
همش میگم به خودم ؛ حیف طفلکی تنهاست
همش دلم واسه تنهایی ِ تو میسوزه
کنارتم ، نه ! تصور نکن که بی رحمم
بدون؛ تو تودل من جات همیشه محفوظه
#
تو عاقلی ! یکم آروم باش و درکم کن
نکن گلایه که؛ بازم چرا شدی راهی
بدون ِ عشق تو این سینه پوچ وبیمعناست
شبیه تنگ ، که معنی نمیده بی ماهی
#
رسیده وقت خداحافظی ، دارم میرم
دوباره موقع رفتن نگام به پشت سره
جدایی ازتو خودِمرگه حرفِ فاصله نیست
جدایی ازتو بده ! مُرده شورشو ببره !
#
صدای چک چک بارون و هق هق پاییز
منم دوباره و قلبی که دست غم میدم
نذاری لحظه ی آخر ببینم اشکا تو
ببین؛ دارم به عزیزات تو رو قسم میدم