تنها یک روز به پایان جشنواره شعر فجر باقی مانده است. جشنوارهای که امسال هشتمین دورهاش را پشت سر میگذارد این رویداد بینالمللی اگرچه از جانب برخی جریانها با حاشیههایی روبهرو شد، اما همگرایی، شعاری بود که متولیان برگزاری این دوره از جشنواره شعر فجر به عنوان هدفی مهم به آن توجه داشتند. شعاری که منشأ آن به گلایه مشترکی ختم میشود که اغلب اهالی شعر در سالهای گذشته نسبت به نحوه برگزاری جشنواره داشتند. داستان بر سر این بود که چرا تمام گروههای فکری و شعری فرصتی برای حضور در این رویداد ادبی نداشتند! مسئولان جشنواره شعر فجر هم که خود از اهالی شعر هستند برای برطرف ساختن گلایه فوق شعار «همگرایی» سر دادند و از تمام طیفها و گروهها فکری خواستند که در جشنواره شرکت کنند.هشتمین دوره از جشنواره شعر فجر اسفند ماه سال گذشته با اعلام فراخوان عمومی بطور رسمی کار خود را آغاز کرد. شعار «همگرایی» و تلاش متولیان برای شنیده شدن صدای تمام شاعران ایرانی از حنجره جشنواره شعر حاشیههای متعددی را برای «عبدالجبار کاکایی» دبیر علمی جشنواره و دیگر مسئولان برگزاری آن به دنبال داشت. دعوت ازیک شاعر مقیم خارج از کشور که چند رسانه منتشر کردند، حاشیههایی را به وجود آورد تا جایی ادامه پیدا کرد که حتی « سرلشکر حسن فیروزآبادی» و «علی مطهری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس» هم درباره آن اظهار نظر کردند. از همین رو مسئولان جشنواره در پاسخ به شایعات مطرح شده گفتند که دعوتی در کار نبوده است. عبدالجبارکاکایی و سعید بیابانکی در حاشیه برگزاری نشست خبری جشنواره خطاب به خبرنگاران خبرگزاریهای مذکورگلایه کردند که چرا با حاشیهسازی دست به تخریب این رویداد ادبی زده اند!وزارت ارشاد هم در اطلاعیهای اعلام کرد که: «برنامهای برای دعوت از فرد مذکور نداشته و این موضوع تکذیب میشود. چنانچه فردی در این خصوص اظهارنظر کرده باشد، نظر شخصی وی است و به هیچ عنوان به معنی دعوت از فرد مذکور نیست.»
پیشنهاد خصوصی شدن جشنواره شعر
مطرح شدن پیشنهادهایی مبنی بر سپردن امور برگزاری جشنواره به تشکلهای خصوصی و خود شاعران یکی از مباحث قابل توجهی بود که در هفتههای اخیر مطرح شد. گفتهای که پیشتر علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد به آن اشاره کرده بود و دبیر علمی جشنواره هم تحقق آن را آرزوی قلبی خود عنوان کرد.
اسماعیل امینی، که پیشتر خبر انصراف وی از حضور در اتاق فکر جشنواره این دوره به دلیل مشغله کاری منتشر شد؛ درباره برگزاری جشنواره شعر فجر از سوی نهادهای خصوصی میگوید: « به عقیده من نه تنها در حوزه شعر بلکه در هیچ یک از دیگر بخشهای فرهنگی- هنری، دولت نباید بطور مستقیم درگیر مسائل اجرایی شود. البته نه این که هیچ دخالتی از سوی دولت نشود؛ بلکه بهتر است متولیان از برگزاری جشنوارهها حمایت کنند. از همین رو با این نظر که بهتر است برگزاری جشنواره شعر فجر به تشکلهای خصوصی سپرده شود؛ بسیار موافق هستم. اتفاقاً یکی از مهمترین دلایلی که در دورههای گذشته این جشنواره نتوانست اعتبار چندانی میان اهل شعر پیدا کند به همین مسأله باز میگردد. شما اگر بررسی کنید متوجه میشوید که در بخش رقابتی جشنواره که مهمترین بخش آن به شمار میآید؛ اغلب جوان ترها شرکت میکردند. نحوه برگزاری چنین جشنوارههایی و این که مدیریت اجرایی آن بر عهده خود اهل شعر باشد از اهمیت بسیاری برای شاعران برخوردار است. به گونهای که حتی مسائل مادی و میزان جایزه هم برای آنان چندان مهم نیست.»
بحث میزان و نوع جوایز اهدایی در جشنوارهها معمولاً یکی از مسائل قابل توجه به شمار میآید. به گونهای که برخی توجه به آن را در افزایش اعتبار جشنوارهها ضروری میدانند و شماری دیگر نیز نه! امینی در همین باره تصریح میکند: «آن قدر که نحوه برگزاری جشنوارهها در افزایش اعتبار جشنواره میان اهل ادب اثر دارد؛ افزایش جایزهها ندارد. شما اگر بررسی کوتاهی در ارتباط با جوایز ادبی داشته باشید؛ متوجه خواهید شد که برخی از جشنوارهها با وجود آن که جایزهای سمبلیک و گاه در حد تنها یک «یورو» دارند اما اعتبار بسیاری میان شرکتکنندگانشان دارند. برای آنها برگزیده شدن در جشنوارههای یاد شده بسیار مهمتر از میزان جایزه است.»
وی در ارتباط با جایگاهی که شعر فارسی در عرصههای جهانی دارد؛ تصریح میکند: «با این که میگویند شعر معاصر ما جایگاهی در عرصههای جهانی ندارد؛ موافق نیستم. شعر معاصر فارسی در جهان مطرح شده منتها باید تلاش کرد تا به جایگاهی که شایسته آن است برسد. از ظرفیتهایی که در برگزاری جشنوارهای همچون شعر فجر وجود دارد میتوان در این زمینه بهره گرفت. به عنوان نمونه میتوان شاعرانی از دیگر کشورها را دعوت کرد تا به تبادل نظر با شاعران خودمان بپردازند. یادم میآید که چند سال قبل چند شاعر عرب به انجمن شاعران آمدند. نتیجه این دیدار بازتاب گستردهای هم در ایران و هم در میان اعراب داشت به گونه که در نهایت به شکل مکتوب هم منتشر شد. از سویی دیگر باید به بحث ترجمه اشعار شاعران معاصر هم توجه بیشتری شود. ما تا وقتی که به ترجمه آن طور که باید و شاید نپردازیم در صادر کردن داشتههای ادبیمان هم چندان موفق نخواهیم بود.»
صدا یکی است و حنجره هزار و یکی
محمد علی بهمنی از اعضای سیاستگذاری این دوره جشنواره با اشاره به «شعار همگرایی» میگوید: « ایجاد همصدایی یکی از مهمترین اهداف جشنواره شعر امسال بود. اصلاً هدف از برگزاری جشنواره شعر فجر هم این است که امکانی برای شنیده شدن همه صداها در شعر روزگار امروز فراهم شود. صداهایی که به نظر من شاید در ظاهر تفاوتهایی داشته باشند اما همه آنها در نهایت از یک پیوند که شعر است؛ صحبت میکنند. شاید هر یک از این صداها از یک حنجره شنیده شوند اما همان گونه که اشاره شد در نهایت به شعر ختم میشوند. به قول معروف «صدا یکی است و حنجره هزار و یکی».
بهمنی با اعتقاد بر این که فراهم شدن راهی برای شنیده شدن تمام صداها تلاش خوبی برای ارتقای شعر معاصر کشور است؛ تصریح میکند: « به عقیده من تفاوت در این صداها به هیچ وجه گوش آزار نیست. حتی میتوان آن را شوق انگیز نیز دانست. چرا که به هر حال هر یک از آنها در بطن خود به معرفی بخشی از شعر معاصر میپردازند. به عبارتی برای بررسی شعر روزگار ما باید به تمام این صداها مراجعه کرد. آن وقت است که میتوان به شناخت دقیقی دست پیدا کرد. همه این صداها باید شنیده شوند. صداهایی که هر کدام مخاطبان خاص خود را هم دارند و نباید مانع به گوش رسیدن آنها شد.»
از آن جایی که زمان چندانی به پایان جشنواره این دوره نمانده و فردا چهارشنبه نفرات برگزیده معرفی میشوند؛ بهمنی در رابطه با این که به نظر او متولیان این دوره تا چه اندازه در ایجاد همگرایی در صداها موفق بوده اند؛ میگوید: « ما در جشنواره این دوره تلاش کردیم صداهای موجود در شعر را به گوش دیگران برسانیم. از تمام اهل شعر درخواست کردیم بیایند و از یک حنجره که جشنواره شعر است؛ صدای خود را به گوش تمام شاعران این سرزمین برسانند. گمان میکنم که تا حد بسیاری موفق عمل کرده ایم. »
او هم نسبت به حاشیه سازیهایی که از سوی برخی رسانهها انجام شده انتقاد دارد و خبرسازی آنان را آسیبی به عرصه شعر میداند. در همین رابطه نیز تأکید میکند:
«حاشیه سازیهایی که برخی از رسانهها علیه جشنواره این دوره انجام دادند آسیبهایی را متوجه آن ساخت. به عنوان نمونه میتوان به اتفاقاتی که در رابطه با رؤیایی رقم خورد اشاره کرد. قصد ما دعوت از یکی از شاعران مطرح خارجی بود. متوجه شدیم که رؤیایی با وی دوست است. رؤیایی گفت که دوست دارد تهران را ببیند و به عنوان مترجم در ایران حاضر شود. متأسفانه برخی از رسانهها قبل از این که ما این مسأله را به شور با مسئولان بگذاریم جنجالی کردند. با وجود این جشنواره این دوره شروعی برای ایجاد همگرایی میان اهل شعر به شمار میآید. اگر این حاشیه سازیها انجام نمیشد جشنواره خیلی بهتر به سرانجام میرسید.»
در خلال برگزاری جشنوارههای مختلف از طریق راهکارهایی چون تبادل با شاعران دیگر کشورها میتوان به معرفی داشتههای ادبی کشور پرداخت. بهمنی در این رابطه میگوید: « تلاش متولیان جشنواره شعر بر این است که کمک کنند تا شعر ایران فراتر از مرزهای جغرافیایی آن برود. تلاش برای ایجاد همگرایی در عرصه شعر هم گام مهمی بود که امسال در همین راستا برداشته شد. باید شعرمان فراتر از مرزهای کشور برود تا فرصتی برای قضاوت درباره آن فراهم شود. شعر بزرگانی همچون حافظ و مولانا در دیگر نقاط جهان شناخته شده اما به شعر معاصر ما در عرصههای جهانی کمتر نگاه شده است. یکی از مهمترین دلایل آن هم بیتوجهی به شنیده شدن تمام صداها در گذشته است. تا وقتی که فرصت شنیده شدن صداها در کشور خودمان فراهم نشود؛ نمیتوانیم منتظر دیده شدن آنها در عرصههای جهانی باشیم. اگر بتوانیم در جشنوارههایی همچون شعر فجر فرصتی برای تحقق این امر فراهم کنیم؛ آن وقت است که جهانیان نیز به مرور صدای شعر ما را خواهند شنید. همان طور که اشاره شد بالاترین خواسته از برگزاری جشنواره شعر نیز همین مسأله است. این که در آیندهای نه چندان دور جهانیان صدای شعر ایران را بشنوند. متأسفانه در داخل کشور اغلب گروهی به دنبال این بودهاند که گروهی دیگر فراموش شوند. برای همین است که متولیان این دوره تا این اندازه بر ضرورت ایجاد همگرایی تأکید کردهاند. »
با وجود آن که هفت دوره از برگزاری جشنواره شعر فجر گذشته اما این جشنواره در طول سالهای برگزاریاش نتوانسته به جایگاه قابل توجهی دست پیدا کند. آنچنان که در صورت بررسی آمار شرکتکنندگان در دورههای قبل بیشتر با شاعرانی جوان و جویای نام روبهرو میشوید تا شاعرانی که در این عرصه در زمره پیشکسوتان قرار میگیرند.
نیازمند تعریف دوبارهای ازجایگاه شعر هستیم
مصطفی محدثی خراسانی، درباره جایگاه جشنواره شعر فجر میگوید: «این که چرا جشنواره شعر فجر در این سالها نتوانسته به جایگاهی که شایسته آن است دست پیدا کند به دلایل مختلفی باز میگردد. از جمله این که در شرایط فعلی ما به تعریف جایگاه مناسبی برای شعر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیاز داریم. زمانی که جایگاهی متناسب شأن شعر برای آن در نظر گرفته شود آن وقت است که شعر میتواند از این جشنواره به عنوان ویترینی برای جلوهگری استفاده کند. شما به هنر سینما و جایگاهی که برای آن تعریف شده نگاه کنید. در وزارت ارشاد برای سینما حتی یک معاونت تأسیس شده است. معاونتی که در طول سال فعالیتهای مختلفی در ارتباط با سینما انجام میدهد که یکی از آنها برگزاری جشنواره فیلم فجر است. مسلم است که وقتی اهل سینما میبینند که برای آنها و هنرشان چنین فعالیتهایی انجام میشود؛ با علاقه بیشتری در جشنوارهها نیز شرکت میکنند. برای شعر هم چنین اتفاقی باید رخ دهد تا اهل ادب بدانند که برای هنر آنها هم ارزشی همپای دیگر هنرها قائل هستند.»
این شاعر ادامه میدهد: « متأسفانه این مثال در ارتباط با حوزه شعر چندان صدق نمیکند به گونهای که در این چند سال به غیر از برگزاری جشنواره شعر با فعالیت چندانی از سوی ارشاد روبهرو نبودیم. با این که برخی میگویند اگر برگزاری جشنواره به بخش خصوصی واگذار شود؛ با تحولات چشمگیری روبهرو خواهیم شد؛ چندان موافق نیستم. جشنواره شعر هم در دورههایی که برگزار شد از سوی شاعران هدایت میشد. بنابراین آن طور نیست که بتوانیم بگوییم در برگزاری جشنواره، شاعران نقشی نداشتهاند. شعر فجری که در این سالها برپا شده تفاوت چندانی با دیگر جشنوارههای شعر ندارد. البته برگزاری آن وسعت بیشتری در مقایسه با جشنوارههایی که از سوی دیگر نهادها برپا میشوند؛ دارد. شعر فارسی امروز نیازمند نهضتی برای درخشش در عرصههای داخلی و خارجی است. برای حضور پر رنگ پیشکسوتان باید از آنها دعوت کنیم تا در جشنواره شرکت کنند. ما باید به دنبال آنها برویم نه این که منتظر باشیم تا آنها در جشنواره حاضر شوند. البته در طول این سالها هم فعالیتهایی انجام شده که به هر حال نمیتوان منکر آن شد.»
با وجود تمام باید و نبایدهایی که برگزاری جشنواره شعر در طول این سالها به دنبال داشته با بررسی نحوه مدیریت آن میتوان به نتایج ارزشمندی دست پیدا کرد. این که نقاط ضعف و قوت برپایی دورههای مختلف آن در چه مواردی بوده و برای برطرف ساختن یا تقویت آن باید چه کرد.
بررسی آثار منتشر شده تخلفات را کاهش میدهد
سعید بیابانکی که از اعضای شورای سیاستگذاری این دوره از جشنواره است در ارتباط با راهکارهایی که برای ارتقای روند جشنواره میتوان به کار برد؛ میگوید: « به عقیده من جشنواره شعر فجر باید از شکل اعلام فراخوان خارج شود. به این صورت تنها آثاری بررسی شوند که در قالب کتاب منتشر شدهاند. بررسی آثار منتشر شده هم که اعلام فراخوان نمیخواهد چراکه وزارت ارشاد آمار تمام کتابهای منتشر شده را در اختیار دارد. آن وقت خود دبیرخانه باید به بررسی کتابهای منتشر شده در حوزه شعر و در دوره زمانی مشخصی بپردازد. این اتفاق فواید بسیاری دارد. به عنوان نمونه امسال در بررسی اشعار ارسالی به شعری برخورد کردم که شاعری سه سال قبل آن را فرستاده و بابتش جایزه هم دریافت کرده بود. شاید اگر من آن را در خاطر نداشتم این شعر دوباره داوری میشد. حداقل با این کار میتوان مانع از وقوع چنین اتفاقاتی شد. کتاب خود به تنهایی شناسنامهای برای شاعر به شمار میآید. اما برای شعری که روی چند برگ کاغذ نوشته شده نمیتوان اعتبار چندانی قائل شد.»
وی با توجه به شعار جشنواره امسال و تلاش متولیان فرهنگی در جذب شاعرانی از تمام گروههای فکری بیابنکی تصریح میکند: «تعداد قابل توجهی از شاعرانی که در دوره قبل حضور نداشتند در این دوره شرکت کردند. بویژه در بخش سنتی که آثار ارسالی به آن را بررسی کردم این مسأله بیشتر خودنمایی میکرد. امسال تعداد بسیاری از مثنوی سراها و بویژه غزلسراهایی که در جشنواره شعر حاضر نمیشدند در آن شرکت کردند. شاعرانی از تمام طیفها و گروههای فکری که به عقیده من به هشتمین جشنواره اعتبار بخشیدند. نکته قابل توجه این که حتی در مضامین اشعار ارسالی هم تنوع بسیاری دیده میشد. اشعاری که در میان آنها هم مضامین عاشقانه وجود داشت و هم طنز، انقلابی و... از میان شاعران موسوم به جریان غزل نو هم آثاری وجود داشت. البته همان طور که میدانید این شاعران این جریان در هفت- هشت سال اخیر قدری منزوی شدند. بنابراین نمیتوان گفت که حضور پررنگی در شعر این دوره داشتند.»
اغلب اهالی شعر و ادب معتقدند که سپردن امور برگزاری جشنواره به شاعرانی که از محبوبیت میان اهل ادب برخوردار هستند به میزان قابل توجهی به مقبولیت جشنواره در میان آنان میافزاید. بیابانکی در همین رابطه تصریح میکند: «به عقیده من متولیان و داوران این جشنواره باید از میان افرادی انتخاب شوند که از اعتبار بیشتری در میان اهل شعر برخوردار هستند. از این طریق میتوان اعتبار بیشتری به این جشنواره در میان شاعران و پیشکسوتان بخشید. شما اگر به جشنوارههای ادبی خارجی نگاه کنید؛ ممکن است حتی به جشنوارههایی برخورد کنید که جایزه آنها ارزش مادی ندارد اما از لحاظ معنوی اعتبار بسیاری دارند. ما هم باید تلاش کنیم تا به چنین جایگاهی در میان ادبا برسیم. مشخص است که این مسأله کمک بسیاری به افزایش اعتبار جشنواره میکند. شعر هم به تشکلی همچون خانه سینما نیاز دارد. بنیادی که حتی برای خود جایزه هم تعیین میکند، میتوان گفت که اعتبار جایزه آن بیشتر از جایزه فیلم فجر است. شعر ما هم به چنین بنیادی نیاز دارد. بنیادی که دغدغهاش ادبیات باشد و کاری به بازیهای جناحی و حاشیهها نداشته باشد. دولت هم میتواند به عنوان حامی مالی از جشنواره حمایت کند.»
بیابانکی هم از جمله شاعرانی به شمار میآید که اعتبار جشنوارهها را به میزان جایزه آنها نمیداند و میگوید: «من چندان با این گفته که افزایش مادی جایزهها بر اعتبار جشنوارهها میافزاید موافق نیستم. برای اهل شعر دغدغههای مالی چندان مطرح نیست. یک شاعر با کتاب منتشر شدهاش مشهور میشود. اگر وی جایزه معتبری دریافت کند خود به خود رسانهای شده و شعرهایش هم مطرح میشوند. آن وقت است که آثار منتشر شدهاش با استقبال روبهرو شده و از جنبه مادی هم به منافع قابل توجهی دست پیدا میکند. بنابراین باز هم تأکید میکنم که اعتبار معنوی جایزهها از اعتبار مادی آنها در نزد اهل شعر و ادب بیشتر است. شاید اگر جشنواره به دست تشکلهای خصوصی سپرده شود شرایط به مرور بهتر شود. از همین رو یکی از مهمترین دلایلی که در رابطه با متفاوت نبودن این رویداد با دیگر جشنوارههای شعر میتوان مطرح کرد؛ بحث دولتی بودن آن است. بخش قابل توجهی از اهالی شعر، جشنواره شعر را به سبب دولتی بودن آن، جشنوارهای سیاسی میدانند. از همین رو باز هم تأکید میکنم که بهتر است برگزاری آن به بخش خصوصی واگذار شود.»
هشتمین دوره از جشنواره شعر فجر هم به پایان خود نزدیک شده و فردا با معرفی برگزیدگان این دوره خاتمه پیدا میکند. با وجود این اهالی شعر معتقدند که این جشنواره هنوز با اما و اگرهای بسیاری روبهرو است. اما و اگرهایی که با بررسی نقاط ضعف و قوت دورههای گذشته میتوان به راهکارهایی برای برگزاری هر چه بهتر آن در دورههای آینده دست پیدا کرد. با وجود این تلاش برای شنیده شدن صدای تمام شاعران را میتوان شروعی در این زمینه دانست.