طلوع کن که نبینم غم غروبی را... [ تعداد بازدید : ۳۹۳ ] کجاست قاصدی از نو شدن خبر بدهد [ تعداد بازدید : ۶۲۱ ] ای آخرین طبیعت بی جان چه میکنی؟ [ تعداد بازدید : ۷۳۷ ] تا زخم در تن من و تو میزبان شده است [ تعداد بازدید : ۵۵۸ ] مرا بگیر و ببر با خودت به آبی ها [ تعداد بازدید : ۴۰۰ ] هرچند چشم بسته سبکبارمان کند [ تعداد بازدید : ۳۴۱ ] سفره با سرب و گل و آینه تزیین شده است [ تعداد بازدید : ۶۱۸ ]